ضرب المثل،داستان بی اعتنا به فکرو آسایش و ذائقه و میل مهمان

فایل فلش مخصوص تلویزونهای اسمارت با شمارهای پارت نامبر tp.hv.553.pc821 نرم افزار با ظاهر لوگوی استارست می باشد

فایل فلش مخصوص تلویزیونهای اسمارت سازکار با پنلهای 43 تا 75 اینچ

نام نرم افزار: allupgrade_v553_sos

68750 تومان

عسل وحشی تهیه شده از بیشها و باغات اطراف دزفول استان خوزستان

مقدار موجودی 12/6 کیلو دوازده کیلو و ششصد کرم با شاخه محاسبه شده و بدون احتساب ظرف عسل

البته همان طور که میبینید شاخه ها تا حد امکان برداشته شده

و مقدار خیلی کمی که واقعا شاخه های مانده به آسانی قابل حذف و یا بررداشتن نیست

قیمت هر کیلو عسل 800 وتمان هست

  کدمحصول:534068

مقدار کل12کیلو

800000 تومان

دُهن الحنظل الاصلی (روغن هندوانه ابوجهل اصلی)

این محصول توسط عطار پیشکسوت تایید شده است

خرید و فروش روغن های گیاهی

به صورت 500 % ارگانیک و بهداشتی به همراه برگه آنالیز عرضه می گردد...

  کدمحصول:534062

مقدار کل18عدد

2200 تومان


نوشته شده توسط : كريم شريفي

 

ضرب المثل،داستان بی اعتنا به فکرو آسایش و ذائقه و میل مهمان

این مثل را به طنز درباره میزبانی می گویند كه در پذیرایی از مهمان قصور كند یا به فكر آسایش او نباشد و بی اعتنا به ذائقه و میل مهمان، خوردنی هایی موافق میل خود در سفره نهد یا آنچه در سفره است خود، بخورد. داستان:
روزی روباهی غلاغی را به لانه خود دعوت كرد و از قبل، آشی پخت و آماده كرد. وقتی غلاغ به لانه روباه رفت. روباه پس از سلام و تعارف آش را روی تخته سنگی صاف ریخت و به غلاغ گفت: بفرمایید بخورید.« ‌غلا‎غ بیچاره هرچه نوك زد روی تخته سنگ چیزی نتوانست بخورد و منقارش به شدت درد گرفت و گرسنه ماند. اما روباه زبانش را مالید روی تخته سنگ و همه آش را خورد. بعد از تمام شدن غذا روباه رو كرد به غلاغ بیچاره و گفت:« ای رفیق شفیق! حالا بیا تا راه رفتن را به تو یاد بدهم.» و دُم غلاغ بیچاره را به دُم خود بست و بنای دویدن را گذاشت. آنقدر غلاغ را توی كوه و صحرا كشید تا از حال رفت و بعد او را از دُم خود باز كرد. پس از چند دقیقه ای كه غلاغ جان گرفت از روباه تشكر كرد و گفت: «‌ای رفیق! حلا دیگر نوبت توست كه به لانه من بیایی.»‌ و خداحافظی كرد و رفت. روز مقرر روباه درست سر وقت به لانه کلاغ رفت. کلاغ آشی را كه درست كرده بود توی بوته خار ریخت و به روباه گفت: « بفرمایید.» روباه كه نمی دانست غلاغ چه آشی برایش پخته با حرص و ولع زبانش را كشید روی بوته خار تا آش بخورد؛ كه چشمت روز بد را نبیند. خار تیغ به زبان روباه رفت و خون جاری شد و ولی در عوض غلاغ هی نوك زد به بوته و هر چه آش بود خورد. بعد رو كرد به روباه گفت: «‌ خُب، این از خوراك. حال بیا تا پرواز یادت بدهم.»‌ روباه را روی بال خود سوار كرد و به آسمان پرواز كرد. قدری كه رفت به روباه گفت: « ‌زمین را چقدر می بینی؟»‌ روباه گفت:« به قدر یك هنداونه.» باز رفت بالاتر و پرسید:« زمین را چقدرمی بینی؟»‌ روباه جواب داد:«‌دیگر نمی بینم.» غلاغ موقع را مناسب دانست و بال خود را كج كرد و روباه را از آن بالا انداخت زمین و نیست و نابود كرد.
منبع:sampadcity.com





:: موضوعات مرتبط: دنیای ضرب المثلها , ,
:: بازدید از این مطلب : 373
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 خرداد 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
» داستان ضرب المثل نرود میخ آهنین در سنگ 3
» ضرب المثلهای ایرانی ،ضرب المثل با حرف (ص)4
» داستان ضرب المثل هرچه می‌گویم نر است می‌گوید بدوش 5
» انواع ضرب المثل به ترتیب حروف الفبا (ش) 6
» ضرب المثل به ترتیب حروف الفبا (س) 7
» داستان ضرب المثل پوست خرسی كه شكار نكردی نفروش 8
» انواع ضرب المثل با حرف (ز) 9
» داستان ضرب المثل هر چیزی تازه‌اش خوبه، الا دوست 10
» انواع ضرب المثل , ضرب المثل های قدیمی 11
» ضرب المثل های ایرانی, ضرب المثل 12
» انواع ضرب المثل، ضرب المثل های ایرانی 13
» داستان ضرب المثل همه ی راه ها به رم ختم می شوند 14
» داستان کوتاه طنز: هنر نزد ایرانیان است و بس 12
» انواع ضرب المثل های جالب و خواندنی 13
» انواع ضرب المثل های ایرانی 14
» ریشه تاریخی ضرب المثل ستون پنجم دشمن 15
» داستان ضرب المثل کوه به کوه نمي رسد، اما آدم به آدم مي رسد.16
» داستان ضرب‌المثل «الهی که آقام آب بخواهد!»,ضرب المثل درباره تنبلی 17
» داستان ضرب المثل مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد.18
» داستان ضرب المثل مشک آن است که خود ببوید،نه آنکه عطار بگوید 19
» داستان ضرب المثل های ایرانی20
» ریشه تاریخی ضرب المثل ، ضرب المثل های ایرانی21
» داستان ضرب المثل پا را به اندازه گليم خود دراز كن22
» داستان ضرب المثل های ایرانی ،ضرب المثل23
» داستان ضرب المثل و ریشه تاریخی ضرب المثل های ایرانی24
» داستان ضرب المثل خاك به سرم، كدبانو بود مادر مادرم
» ضرب المثل های انگلیسی با معنی فارسی در مورد پول
» ضرب المثل های ایرانی , ضرب المثل 13
» داستان ضرب المثل زیراب کسی را زدن
» ضرب المثل مهمان روزی خودش را با خودش می‌آورد و بلای صاحب‌خانه را با خودش می‌برد
» داستان ضرب المثل چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.
» داستان ضرب المثل ناخوش خر خورده
» داستان ضرب المثل ديه بر عاقله است
» ضرب المثل درخت هر چه پربارتر، افتاده تر
» ریشه تاریخی ضرب المثل عاقبت گرگ زاده گرگ شود
» ضرب المثل جوجه پاییزه می خواهد سرجوجه بهاره كلاه بگذارد
» داستان ضرب المثل،ضرب المثل خر برفت و خر برفت و خر برفت
» ضرب المثل اكبر ندهد، خدای اكبر بدهد ، داستان ضرب المثل
» ضرب المثل،داستان بی اعتنا به فکرو آسایش و ذائقه و میل مهمان
» داستان ریش گرو گذاشتن
» ضرب المثل ميمون پير
» داستان ضرب المثل علف باید به دهن بزی شیرین بیاد همه ما این ضرب المثل که علف باید به دهن بزی شیرین بی
» داستان كن فيكون شده است .
» داستان ضرب المثل هر که بامش بیش برفش بیشتر.
» ایام نوروز و ضرب المثل هایی درباره مهمان
» صد رحمت به دزدهای سر گردنه
» ضرب المثلهای آلمانی ترجمه شده
» یک صبر کن و هزار افسوس مخور
» ضرب المثل كلاه قرچي
» ضرب المثل امر مقام مافوق
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: